چفت و بند. چفت و رزه. زلف و زنجیر. (در اصطلاح اهالی فیض آباد بخش تربت حیدریه). - امثال: فلانی دهنش چفت و بست درستی ندارد، یعنی یاوه گوی است و راز نگهدار نیست. و رجوع به چفت و چفت و بند و چفت و رزه شود
چفت و بند. چفت و رزه. زلف و زنجیر. (در اصطلاح اهالی فیض آباد بخش تربت حیدریه). - امثال: فلانی دهنش چفت و بست درستی ندارد، یعنی یاوه گوی است و راز نگهدار نیست. و رجوع به چفت و چفت و بند و چفت و رزه شود
بند و گشاد. در تداول عوام ’دهان بی چاک و بست’ و ’چاک و بست نداشتن دهان’ مصطلح است که دهان یاوه گو و فحاش و نیز بی پروا سخن گفتن و به هرزه درایی وفحاشی معتاد بودن را بدینگونه وصف کنند و گویند: دهانش بی چاک و بست است، یا دهانش چاک و بست ندارد، یعنی فحاش و دشنام دهنده و گفته هایش نااندیشیده است. - چاک و بست نداشتن دهان، مجازاً بمعنی بی اندیشه و بی مراعات اخلاق و ادب سخن گفتن و یاوه گوی و هرزه درای بودن است. - دهانش چاک و بست ندارد، یعنی راز نگه نمیدارد و اسرار مردم را فاش میکند: غالباً گفتار من تلخست و گست وین دهان مردوی بی چاک و بست. دهخدا (دیوان ص 48)
بند و گشاد. در تداول عوام ’دهان بی چاک و بست’ و ’چاک و بست نداشتن دهان’ مصطلح است که دهان یاوه گو و فحاش و نیز بی پروا سخن گفتن و به هرزه درایی وفحاشی معتاد بودن را بدینگونه وصف کنند و گویند: دهانش بی چاک و بست است، یا دهانش چاک و بست ندارد، یعنی فحاش و دشنام دهنده و گفته هایش نااندیشیده است. - چاک و بست نداشتن دهان، مجازاً بمعنی بی اندیشه و بی مراعات اخلاق و ادب سخن گفتن و یاوه گوی و هرزه درای بودن است. - دهانش چاک و بست ندارد، یعنی راز نگه نمیدارد و اسرار مردم را فاش میکند: غالباً گفتار من تلخست و گست وین دهان مردوی ِ بی چاک و بست. دهخدا (دیوان ص 48)
چفت و بست. چفت و رزه. زلف و زنجیر (در اصطلاح اهالی فیض آباد بخش تربت حیدریه). زنجیر و حلقه ای که به آن وسیله در خانه یا در صندوق و جز آن را بسته یا قفل کنند. و رجوع به چفت و چفت و بست و چفت و رزه شود
چفت و بست. چفت و رزه. زلف و زنجیر (در اصطلاح اهالی فیض آباد بخش تربت حیدریه). زنجیر و حلقه ای که به آن وسیله در خانه یا در صندوق و جز آن را بسته یا قفل کنند. و رجوع به چفت و چفت و بست و چفت و رزه شود