جدول جو
جدول جو

معنی چفت و بست - جستجوی لغت در جدول جو

چفت و بست
(چِ تُ بَ)
چفت و بند. چفت و رزه. زلف و زنجیر. (در اصطلاح اهالی فیض آباد بخش تربت حیدریه).
- امثال:
فلانی دهنش چفت و بست درستی ندارد، یعنی یاوه گوی است و راز نگهدار نیست.
و رجوع به چفت و چفت و بند و چفت و رزه شود
لغت نامه دهخدا
چفت و بست
نوعی کلون در با زنجیر کوتاه ادوات مربوط به آن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ تُ بَ)
حالات و واقعات. (آنندراج از فرهنگ فرنگ). این ترکیب جائی دیده نشد و گمان نمیرود صحیح باشد، مدد خواستن. (منتهی الارب). استعانت. (قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا
(کُ بَ)
بند و گشاد. در تداول عوام ’دهان بی چاک و بست’ و ’چاک و بست نداشتن دهان’ مصطلح است که دهان یاوه گو و فحاش و نیز بی پروا سخن گفتن و به هرزه درایی وفحاشی معتاد بودن را بدینگونه وصف کنند و گویند: دهانش بی چاک و بست است، یا دهانش چاک و بست ندارد، یعنی فحاش و دشنام دهنده و گفته هایش نااندیشیده است.
- چاک و بست نداشتن دهان، مجازاً بمعنی بی اندیشه و بی مراعات اخلاق و ادب سخن گفتن و یاوه گوی و هرزه درای بودن است.
- دهانش چاک و بست ندارد، یعنی راز نگه نمیدارد و اسرار مردم را فاش میکند:
غالباً گفتار من تلخست و گست
وین دهان مردوی بی چاک و بست.
دهخدا (دیوان ص 48)
لغت نامه دهخدا
(چِ تُ بَ)
چفت و بست. چفت و رزه. زلف و زنجیر (در اصطلاح اهالی فیض آباد بخش تربت حیدریه). زنجیر و حلقه ای که به آن وسیله در خانه یا در صندوق و جز آن را بسته یا قفل کنند. و رجوع به چفت و چفت و بست و چفت و رزه شود
لغت نامه دهخدا